معرفی کتاب ماهی ها پرواز می کنند( کتابخوان آذر ماه 1396).

ساخت وبلاگ
ماهی‌ها پرواز می‌کنند» عنوان رمانی از مریم بصیری در چهارده فصل است . این اثر رمانی دینی است که با رگه‌های طنزی در جابه‌جای کتاب، مخاطب را با نگاهی دیگر به سفری زیارتی می‌برد. نکته قابل توجه این اثر نگارش آن با زاویه دید دوم شخص است و به ماجرای دختری معمار می‌پردازد که در سفر حج تنها در بند ویژگی‌های معماری اسلامی است.

«نزدیک باب الزیاره یکی از آن عرب‌های چشم دریده با دشداشة کوتاه، پاهای لخت و صندل برق‌برقیش در حالی‌که آدامس می‌جود، با صدای گرفته و زمختی «اهلاً و سهلاً» می‌گوید.

- مَن فتاه جمیله الایرانی! اَنا احبک! تعال معی!

بعد هم هدفن را از گوشش بیرون می‌آورد و صدای آهنگ عربی از آن بیرون می‌زند. بوی ادکلن کریستین دیورش گیجت می‌کند. لحظه‌ای می‌مانی تا مشتی حواله‌اش کنی، یا ببینی حرف حسابش چیست. مرد عِقالش را روی سرش جابه‌جا می‌کند و عینک دودی شیشه‌آتشیش را از چشم برمی‌دارد. چشمان سرخ آتشین کاووس، چشمان آبی‌ات را هدف می‌گیرد. خیلی زود قول بی‌محلی کردنت به کاووس یادت می‌رود و ناگهان پقی می‌زنی زیر خنده و کمی عقب می‌روی تا درست و حسابی براندازش کنی. خبری از شلوار جین آبی و تی‌شرت سبز چسبان و کوله‌پشتی‌اش و صدالبته آن خط ریش تازه‌رستة زیر لبش نیست. صدایش دوباره می‌شود همان صدای همیشگی و می‌گوید: «خنده‌دار شدم؟ پیرهن رامینه، برا من کوتاهه.»

- چی شد هوس کردی عرب شی. ویدا ببینه کفری می‌شه.

- گفتم تا این‌جام تیپ بزنم، شاید پا داد و یه دختر عرب رو تور زدم و با هم رفیق شدیم.»

قهرمان این رمان که در طول سفر زمینی به سفری ذهنی نیز مشغول است، درگیر فضایی می‌شود که ارتباط زیادی با آن و همسفرانش ندارد و به دنبال ماجراجویی است. «قدم زدن در باغ زیباتر است البته به شرط آن‌که مردان در آلاچیق‌هایی که دورش باز است به تو زل نزنند و دوباره مثل فروشنده‌های بازار مرحبا گفتن‌شان شروع نشود. دست آخر هم رفتار دو مرد که به عمد جوری حرف می‌زنند تا توجهت به آن‌ها جلب شود، فراریت می‌دهد؛ مخصوصاً وقتی می‌گویند: «!What a beautiful young woman with blue eyes»

گارسونی که پردة یک آلاچیق را بالا می‌زند لحظه‌ای صدای خندة زنان، همراه زلف‌های سیاه‌شان آشکار می‌شود. همان زنانی که همراه شما با چادر و پوشیه وارد باغ شده بودند و لابد دیگر گارسون را مرد و نامحرم حساب نمی‌کردند!

داری باله‌های ماهی آویزان از گوشی‌ات را به چپ و راست می‌چرخانی و کمک می‌کنی تا غرق نشود که یک آن مرد را جلوی خودت می‌بینی.

- این ویس و رامین عاشق و معشوقم حوصلة آدم رو سر می‌برن. «بوی رامین می‌رسد از جان ویس...» دیگه بقیه‌شو بلد نیستم ماهی. راستی تو ماهیِ تو آبی، یا فقط تو آسمون، ماهی؟»

«ماهی‌ها پرواز می‌کنند» در ۳۱۱ صفحه با قیمت ۱۵۵۰۰۰ ریال توسط انتشارات کتاب جمکران به چاپ رسیده است. 

برگزاری جمع خوانی کتاب در مدرسه عترت شهرک امام حسین اسلامشهر...
ما را در سایت برگزاری جمع خوانی کتاب در مدرسه عترت شهرک امام حسین اسلامشهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : libshahriar بازدید : 177 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 1:32